رسالة فی ما تقرر عنده من الحکومة (کتاب)«رسالة فی ما تقرر عنده من الحکومة»، رساله ای است از ابن سینا، به زبان عربی و در زمینه قضاوت در مورد ادله کسانی که قائلند برای ماضی، مبدا زمانی وجود دارد. ۱ - ساختارکتابرساله، دارای یازده فصل است. ۲ - گزارش محتوا۲.۱ - فصل اولشیخ الرئیس، این رساله را به یازده فصل تقسیم کرده که در فصل اول آن،اصناف مقدمات را از جهت موادشان برشمرده است. به اعتقاد بو علی، مقدمات، در سیزده قسم منحصرمی شوند که عبارتند از: محسوسات، مجربات، مشهورات حقیقی،متواترات، وهمیات، اولیات، مقبولات، مشهورات ظاهری،مظنونات، مشبهات، مخیلات، مقدماتی که شناختشان به کمک قیاساتی است که در طبیعت انسان وجود دارد و مقدماتی که شناختشان به کمک قیاسات کسبی است. ابن سینا، در ادامه، برای هر کدام ازاین مقدمات مثالی ذکر میکند تا قضیه روشن تر شود. بیان تفاوت این مقدمات با یک دیگر، همین طور تعریف و توضیح آنها نیز، در همین فصل به طور اجمالی مورد بررسی واقع شده است. [۱]
رسالة فی ما تقرر عنده من الحکومة، ابن سینا، ص۹۵.
۲.۲ - فصل دوممقدمه ای که موضوعش وجود ندارد، در فصل دوم این رساله، توسط مؤلف تعیین گردیده است. شیخ الرئیس، میگوید: در چنین مقدمه ای،ایجاب و سلب مفهومی نخواهد داشت. بعضی ازجملات هستند که صورتی ایجابی دارند، ولی مفهوما سلبی هستند، مانند «الخلا ممتنعة الوجود» کما اینکه بعضی جملات نیز بر عکس بوده و علی رغم ظاهر سلبی، مفهومشان ایجاب است، مانند «القیامة سوف توجد». [۲]
رسالة فی ما تقرر عنده من الحکومة، ابن سینا، ص۱۰۱.
۲.۳ - فصل سوممؤلف، در فصل سوم، در پی تعریف قیاسات است و چگونگی منتج و غیر منتج بودن قیاسات حملیه و شرطیه را مشخص می نماید. [۳]
رسالة فی ما تقرر عنده من الحکومة، ابن سینا، ص۱۰۲.
۲.۴ - فصل چهارموی، در فصل چهارم، قیاسات را از قوه به فعل درمی آورد و می گوید: این قیاساتی که ما در پی تعریف آنهاییم، در یک مقدمه، مشترکند و از آن پس، از یک دیگر جدا می گردند؛ آن مقدمه، عبارت است از: «ان کان الماضی لا اول له فاشخاص الامور المتتالیة الخارجة الی الوجود بلا نهایة». سپس، ترکیبی را که در همین فرضیه، بین قضیه حملیه و شرطیه می تواند حاصل گردد و منتج به نتیجه شرطیه شود، مطرح کرده و در ادامه، از تالیف قیاس استثنایی که نقیض تالی از آن استثناء می گردد، سخن میگوید که البته به انحای گوناگونی می باشد و شیخ الرئیس، همه آنها را در این فصل آورده است. [۴]
رسالة فی ما تقرر عنده من الحکومة، ابن سینا، ص۱۰۳.
۲.۵ - فصل پنجمدر فصل پنجم، حال مقدمه مشترکه در قیاسات قائلین به مبدا زمانی داشتن را تعریف نموده است. بو علی، می گوید: این مقدمه که «ان کان الماضی لا اول له، فان الاشخاص الماضیة لا نهایة لها»، نه اولیه است و نه صادقه، بلکه مشهوره می باشد و آن هم از مشهوراتی که مطلقا،تصدیق به آن و اقع می شود... وی اضافه می کند که ما در پی تعریف حال و کشف سر این مقدمه مشترکه هستیم.. [۵]
رسالة فی ما تقرر عنده من الحکومة، ابن سینا، ص۱۰۵.
۲.۶ - فصل ششمدر فصل ششم، حال مقدمه دیگری را که می گوید: «کل ما قد خرج کل واحد منه الی الفعل فقد خرج کله الی الفعل»، تعریف می کند و می گوید: این مقدمه، مشهوره است، ولی نه از مشهورات مطلقه، بلکه از قضایایی است که در نزد اصحاب نظر در امور طبیعیه و امور الهیه، مشهوره می باشد. ۲.۷ - فصل هفتمفصل هفتم، در تعریف حال مقدمه دیگری است که می گوید: «ان کل ما یکون قد خرج کل واحد منه الی الفعل فقد خرج کله الی الفعل». ۲.۸ - فصل هشتمتعریف حال این مقدمه که «ان ما لا نهایة له لا زیادة علیه و لا ضعف علیه»، که مقدمه ای است مشهوره و غیر بین بنفسها، در فصل هشتم، مطرح گردیده است. ۲.۹ - فصل نهم و دهمدر فصل نهم و دهم، حال دو مقدمه دیگر تحت عناوین «ان الماضی ان کان لا اول له فقد قطع ما لا نهایة له فکیف حال هذه القطع» و «ان الماضی ان کان کذلک احتاج کل شخص ان یتوقف لوجود ما لا نهایة له و کیف حال هذا التوقف»، تعریف گردیده است. ۲.۱۰ - فصل یازدهمدر فصل یازدهم، بو علی، به کمک قیاسات جدلی که از مقدمات مورد قبول خصم، ترکیب یافته اند،نتیجه می گیرد که وجود مدعایی که خصم (قائلین به وجود مبدا زمانی برای ماضی) می خواهد با ادله خود ثابت کند، مستلزم ابطال خود آن مدعا است. [۶]
رسالة فی ما تقرر عنده من الحکومة، ابن سینا، ص۱۱۳.
۳ - پانویس
۴ - منبعنرم افزار حکیم بوعلی سینا، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی. |